در سده‌هاي گذشته كه ارتباطات ميان ملل به گستردگي امروز نبود و كشورها از امكان ارتباط بدون حد و مرز و زمان برخوردار نبودند؛ بحث تغييرات فرهنگي و هويت در جوامع مختلف با امروز متفاوت بود.

فرهنگ و هويت هر جامعه‌اي تنها در اصطكاك و برخورد مستقيم و رو در رو با فرهنگ ديگري دستخوش تغيير مي‌شد و به عبارت ديگر تأثير پذير يا تأثير گذار مي‌شد. در گذشته كشورها در نبردهاي مستقيم و يورش‌هاي نظامي مورد تجاوز قرار مي‌گرفتند و در نهايت كشوري كه بازنده جنگ بود، مستعمره كشور قدرتمند مي‌شد و مراودات فرهنگي با حضور فيزيكي بيگانه در كشور آغاز مي‌شد و پس از مدتي فرهنگ و هويت كشور مستعمره به چالش كشيده مي‌شد و رفته رفته تغييرات فرهنگي در آن جامعه نهادينه مي‌شد و ... .

اما امروز كه دوران جنگ سرد به معناي گذشته سپري شده است، نكته قابل تأمل در اين حوزه اين است كه آيا باز هم بايد جوامع نگران فرهنگ و هويت خود باشند يا خير؟!

در عصر دانايي با رشد تكنولوژي و گسترش ارتباطات و بازگشايي شاهراه‌هاي ارتباطي، ديگر بحث مرز جغرافيايي، بعد مسافت، لشكركشبي‌هاي پرهزينه و زمان‌بر و نياز به نفوذ فيزيكي به درون كشورها، معناي خود را از دست داده است. جنگ امروز، جنگ اطلاعات و ارتباطات از نوع نرم است. ديگر براي نفوذ و حضور در هر جامعه‌اي نياز به تداركات گسترده نظامي و جمعي نيست. امروزه شكل مراودات فرهنگي به كلي تغيير پيدا كرده و شكل‌هاي متفاوت و پيچيده‌تري به خود يافته است و هر كشور، گروه، فرقه و شخصي با هر ديدگاه سياسي مي‌تواند به راحتي و تنها با يك كليك با هر فرد، فرقه و گروه هدفي در كشور يا كشورهاي ديگر، مراودات فرهنگي داشته باشد.

پژوهش‌هاي(1) صورت گرفته در ايران حكايت از آن دارد كه هنگامي‌كه افراد در فضاي مجازي در تقابل فرهنگي و هويتي قرار مي‌گيرند، بيشتر سعي مي‌كنند حالت تدافعي به خود گرفته و از هويت خود دفاع كنند تا آنكه به راحتي تسليم فرهنگ‌هاي ديگر شده و هويت خود را وانهند.

پس در نگاه اول مي‌بينيم كه چنين ارتباطاتي نه تنها هويت افراد جامعه را به چالش نمي‌كشاند، بلكه باعث تقويت آن نيز مي‌شود.

اما بايد اين نكته را نيز از نظر دور نداشت كه چنين برداشتي در كوتاه مدت درست است ولي اگر اين ارتباطات ادامه يابد و طرف مقابل با هدف تغيير در نگرش، فرهنگ و هويت با برنامه‌ريزي وارد فضاي مجازي شده‌باشد، در يك پروسه زماني و با گسترش ارتباطات خود باعث خواهد شد كه فرهنگ و هويت مخاطب خود را  از اعتقاد، باور و يقين به شك و ترديد و انفعال كشانده و پس از آن تغييرات فرهنگي و هويتي تسهيل خواهد شد.

پس همچنان در شرايط عصر حاضر نيز اين نگراني وجود خواهد داشت، با اين تفاوت كه تنها شكل تهاجم تغيير يافته و شرايط آن پيچيده‌تر و حتي كنترل كامل آن غير ممكن شده‌است و در چنين جنگ نرمي كه ميدان مبارزه از جبهه‌هاي جنگ به خلوت افراد كشيده شده‌است، تنها جوامعي پيروز ميدان خواهند بود كه ضمن توجه به فضاي مجازي، براي توليد محتوا در اين فضا نيز برنامه داشته‌باشند و به جاي اتخاذ سياست‌هاي انقباظي براي انسداد راه‌هاي ارتباطي به توليد محتواي بيشتر، انبوه‌تر و هدفمندتر پرداخته و با اين روش جامعه خود را در مقابل چنين تهاجماتي واكسينه كنند. چرا كه پژوهش‌ها(2) در ايران نشان مي‌دهند كه عليرغم سياست فيليترينگ دولت به منظور عدم دسترسي كاربران به برخي از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي كه پرترددترين فضا براي تبادلات فرهنگي است، بيش از 90 درصد كاربران با دور زدن اين سياست و استفاده از نرم‌افزارهاي مختلف در اين شبكه‌ها حضور فعال دارند.

-----------------------------------------------------------------------

پي نوشت

1- بررسي آثار و پيامدهاي جامعه شبكه‌اي روي هويت اجتماعي جوانان (مطالعه موردي: جوانان شهر كرمانشاه)؛ صمد كلانتري، فروغ عريضي، رسول رباني و مهدي قادري؛ مجلة پژوهشي دانشگاه اصفهان(علوم انساني)؛ جلد بيست و هشتم، شماره ٧ ، سال ١٣٨٦، صص 51-76
٥١‐ صص ٧٦

2- بررسي رابطه استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي و هويت ديني كاربران (مطالعه موردي: دانشجويان دانشگاه‌هاي تهران)؛ كاظم مزيناني؛ پايان نامه كارشناسي ارشد؛ دانشگاه سوره، 1390